به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حوزه حضرت بقیه الله الاعظم (عج) کودتای 28 مرداد نقطه بسیار تاریکی در روابط ایران با انگلیس و آمریکا خواهد بود و ملت ایران رفتار انگلیس و آمریکا را از حافظه تاریخی خود حذف نمیکند. چرا که این رفتار دولت های غربی در طول تاریخ نمایان گر بر عهدی آنان بوده و می تواند سندی موثق در این باب باشدکه بطور حتم چراغ راهیست برای شکل گیری مناسبات آینده.
اصل دعوا در کودتای 28 مرداد مسائلی که برای جنگ سرد میزنند نبود بلکه بر سر نفت ایران بود. آیزنهاور در یک سخنرانی گفته بود من هرگونه کمک به ایران را در زمانی که مسأله نفت حل نشود رد کردم. دعوای اصلی سر تسلط بر نفت بود؛ بنابراین این هفت عامل به دنبال این بودند که از نظر بیرونی داخل ایران را به هم بریزند و زمینه را برای کودتا فراهم کنند.
از نظر داخلی نیز مسائلی بود اما عمده مشکل این بود که مصدق در رویارویی که با تحریمهای اقتصادی داشت یک برنامه اقتصادی تحت عنوان اقتصاد بدون نفت ارائه کرد
تاریخ یادآور میشود که؛ با پایان جنگ جهانی دوم و نشر جنبشهای آزادیخواهانه جهانی؛ ایران نیز از تحولات نوین استقلالطلبانه روز بیتاثیر نماند. روشنفکران ایرانی در حالی از آزادی،استقلال،ملی شدن صنعت نفت صحبت میکردند که انگلیس رضا شاهی را که خود با کودتا بر سر کار آورده بود را دیگر برای پیشبرد استعمار نوینش مناسب نمیدید ، پس به خواست انگلیس قدرت از پدر به پسر پهلوی انتقال پیدا کرد.
ایران در دهه نخست به قدرت رسیدن محمدرضا، با چالشهای زیادی رو به رو بود. از طرفی به دلیل مسائل سیاسی و سست بودن پایههای حکومت او حدود پانزده نخست وزیر در مدت زمان کوتاهی جانشین سمت سیاسیاش شده بودند و از طرفی او نمیتواتنست کشورش را از گزند تحولات منطقه و شروع استعمار جدید انگلیس و آمریکا از طریق کنترل اقتصاد و سلطه بر چاههای نفت دور نگه دارد. او برای کنترل سیاست داخلی کشور، علاوه بر مقابله با روشنفکران و آزادیخواهان با دو چهره شاخص که رهبری آزادیخواهان ومخالفانش را بر عده داشتند رو به رو بود؛ آیتالله کاشانی و محمد مصدق و نوع برخوردشان با سیاستهای اتخاذ شده دولت وقت به مهمترین تهدید پهلوی تبدیل شده بودند.
آیتالله کاشانی به عنوان رهبری مذهبی و مصدق به عنوان رهبری ملیگرا در کنار هم به عنوان دو بازوی مبارزه به حساب میآمدند اما پس از قیام سی تیر و بازگشت مجدد مصدق به نخستوزیری، این رابطه حسنه به کدورت و دوری رسید. عده ای بر این عقیده هستند که کمرنگ شدن رابطه آن دو مجالی برای بروز کودتای 28 مرداد بود.
درست در همین زمان انگلیس که پس از ملی شدن صنعت نفت و از دست دادن منابع مالی و سیاسی بسیاری در ایران ، به فکر کوتاه کردن دست مصدق از سیاست و از بین بردن محبوبیتش بود، طرح کودتای نظامی را ارائه کرد. پس از پیروزی آیزنهاور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ،سیاست خارجی این کشور منافع خود را در همراهی انگلیس برای اجرای این طرح پیدا کرد. رییس اداره خاور نزدیک سازمان سیا، کرمیت روزولت به عنوان فرمانده انتخاب شد و آمریکا و انگلیس، ستاد مشترکشان را در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس واقع در قبرس ،برای بررسی طرح کودتا برپا کردند.
پس از درگیری شاه و مصدق بر سر تائین اختیار وزیر جنگ و استعفای مصدق در سال 1331، احمد قوام به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. اما این وضعیت پایدار نماند و با اعتراضات مردمی، مصدق دوباره به منصب نخست وزیری باز گشت. او در این مدت نیز همچنان با شاه جوان مخالفت می کرد و نظرات اورا مخالف روح قانونمداری ایران پس از مشروطه میدانست.
اولین کودتای مشترک دو قدرت بزرگ جهانی علیه مصدق در 25 مرداد سال1332 توسط نظامیان صورت گرفت. درست است که مدت زمان زیادی عوامل داخلی و خارجی مختلف سعی در اجرایی کردن این کودتا داشتند اما زمینهساز اصلی آن فرمان عزل محمد مصدق از طرف شاه و حمایت دولتهای آمریکا و انگلیس بود .این فرمان در شب 25 مرداد سال 1332 به وسیله سرهنگ نعمتالله نصیری (فرمانده گارد جاویدان) به مصدق اعلام شد. اما بلافاصله نصیری توسط سرهنگ ممتاز (رئیس کلانتری یک) بازداشت و کودتا خنثی گردید. شاه به همراه همسرش، به کلاردشت و رامسر و از آنجا به عراق و در نهایت به ایتالیا فرار کرد.
به نظر میرسید مصدق و هوادارانش فکر میکردند خطر برطرف شده است اما یک روز قبل از کودتای اصلی آیتالله کاشانی علیرغم اختلافش با نخست وزیر برای او دستخطی مبنی بر همکاری مشترک برای رفع کودتای آتی شاه علیه او مینویسد.
در بخشی ار این نامه آمده است: «حضرت نخستوزیر، دکتر مصدق دام اقباله؛ عرض میشود اگرچه امکانی برای عرایضم نماند؛ ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام، بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرضورزیهای تبلیغاتی، شما، خودتان بهتر از هرکس میدانید که همّ و غمّ، در نگهداری دولت جنابعالی است و خودتان به بقای آن مایل نیستید. از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازیهای اخیر، بر من مسلم است که میخواهید، مانند سیام تیرماه، یک بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. ترس مرا در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید.»
و مصدق در پاسخ او تنها به این نکته اکتفا کرد که از پشتیبانی مردم برخوردار است. او با این کار به کاشانی اعلام میکند که به کمک نیازی ندارد.
صبح روز کودتا
از هشت صبح روز 28 مرداد، اوباشی مسلح به چماق، از جنوب شهر تهران، تظاهراتشان را به دیگر نقاط تهران آغاز کردند. «زنده باد شاه،مرگ بر مصدق خائن» شعار اصلی آنها بود. آنها با چنین شعارهایی و تهدید، مغازههای بازار را تعطیل کردند سپس با اتوبوسها و ماشینهایی که از قبل تهیه کرده بودند در شهر حرکت کرده و رعب و وحشت ایجاد میکردند. مصدق نه تنها نیروی کافی برای مقابله با اشرار نداشت بلکه احساس میکرد مقابله با آنها بیفایده است. این نظریهای است که عدهای در مقابل چرایی سکوت مصدق مقابل کودتاچیان بیان میکنند.
عصر روز کودتا
کمتر از گذشت نصفه روز، کودتاچیان بر شهر مسلط شدند. پاتقهای آزادیطلبان به آتش کشیده شد و عدهای از آنان هم دستگیر شدند. محمدرضا پس از سه روز به کشور بازگشت. فردای روز کودتا رژیم استبدادی که بر سر کار آمده بود، دست به ترور و سرکوب معترضان زد. عاملین کودتا توانستند پستهای مهم کشور را تصاحب کنند. روزنامههای معترض بسته شد و سانسور بر جراید و افکار مردم حاکم شد.
در ادامه برای مطالعه و بررسی دقیق تر این واقعه تاریخی فایلی تحت عنوان ” تفاوت نگاه سیاسی دکتر مصدق و آیت الله کاشانی ” برای علاقه مندان قرار داده شده است. لطفا به لینک زیر مراجعه فرمایید.
جزوه تفاوت نگاه سیاسی دکتر مصدق و آیت الله کاشانی
جهت دانلود روی لینک بالا کلیک راست کرده و گزینه save link as را انتخاب کنید.
به همت معاونت بررسی و تحلیل و معاونت تعلیم و تربیت حوزه حضرت بقیه الله الاعظم (عج)