حدود یک هفته پیش بود که خبری مانند آوار بر سر مردم ایران خراب شد. صحنه اول ، خراب شدن ساختمانی بود با قدمتی نزدیک به نیم قرن . اما صحنه دوم حضور آتش نشانان در لحظه فرو ریختن ساختمان بود. مانند حبس شدن مردی در زیر آوار ، نفس هم در سینه مان حبس شد ، آخر هرکدامشان خانواده ای داشتند ، همسر چشم به راهی ، فرزند عزیزکرده ای ، پدر و مادری که لحظه لحظه قد کشیدن میوه دلشان را دیده بودند . نمی خواهم بیش از این داغ دلمان تازه شود.
شانزده ابراهیم از حریق پلاسکو به گلستان حق پرکشیدند. امیرحسین داداشی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت در سوانح طبیعی از دانشگاهمان نیز در میانشان بود.
دانشجویی که شاید به امتحان پایان ترمش نرسید اما روسپیدی دنیا و آخرت را بدست آورد .
در روز پنجشنبه ، هفتم بهمن ماه به عنوان قدردانی و همدردی با خانواده شهید داداشی هم کلاسی های وی با لباس فرم در جلسه امتحان حاضر شدند و همچنین به رسم ادب جای خالی این شهید بزرگوار با دسته گلی مزین گردید.
پدر دانشجوي آتش نشان اميرحسين داداشي در مصاحبه اي گفت: روحیه امیرحسین از ابتدا آمیخته با فداکاری و از خودگذشتگی بود و در هر حالت اگر می توانست به کسی کمک کند دریغ نمی کرد.
وی افزود: امیرحسین، دانشجوی ارشد مدیریت سوانح طبیعی است و به شغل آتشنشانی علاقه شدیدی داشت.
این پدر در مورد اینکه در آخرین لحظات چه اتفاقی موجب گیرافتادن امیرحسین در پلاسکو شد گفت: این طور که از همکارانش شنیدم رئیس ایستگاه پسرم به او گفته بود که به طبقات پایین برود و قفل بر بیاورد، در همین هنگام ساختمان شروع به ریزش کرد و امیرحسین در ساختمان ماند.
پدر امیرحسین در پایان گفت: هر اتفاقی بیفتد، ما راضی به رضای خدا هستیم، اگر زنده بیرون آید قطعا خوش حال خوایم شد و اگر شهید شود قطعا خواست خدا بوده است.