به راستی شخص رئیس جمهور چقدر در بوجود آمدن شرایط نابسامان فعلی کشور نقش دارد؟ به نظر میرسد وضعیت اقتصادی کشور، به طور سیستماتیک، گسترده و جدی دچار ایراد است و هر اشکالی هست در اجراست.
انتقاد از دولت و شخص رییس جمهور، خاصه در فضای مجازی این روزها بالا گرفته تا جایی که برخی از چهره هایی که در انتخابات سال ۱۳۹۶ از مردم خواسته بودند در رقابت حسن روحانی با ابراهیم رییسی به او رای دهند ابراز پشیمانی می کنند و حتی تعبیر «عبور از روحانی» از زبان بعضی از تحلیلگران سیاسی نیز شنیده می شود.
انتقادها از «ناکارآمدی» در حالی صورت میگیرد که اگر به حافظه تاریخی خود رجوع کنیم؛ زمانی «شیخ تَکرار» و آیت الله هاشمی رفسنجانی همه توان خود را برای سپردن سکانها به رئیس دولت تدبیر و امید و امیدیهای مجلس و شورای شهر صرف کردند. در تاریخ ثبت شده است که آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از به روی کار آمدن دولت روحانی تصریح کرده بود: «دکتر روحانی یک هفته قبل از انتخابات ۹۲، سه درصد رأی داشت که با حمایت «من» به بالای ۵۰ درصد رفت».
از این رو میتوان گفت مسئولیت کامل خوب و بد این روزها در افکار عمومی به پای اصلاحات نوشته شده است.
بیش از ۷ سال گذشته و چند ماه بیشتر به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نمانده است؛ ماحصل عملکرد دولت تدبیر و امید که با حمایت اصلاحطلبان روی کارآمد جز فاجعه مدیریتی و بروز و ظهور تورمهای چندصد درصدی در بخشهای مسکن، خودرو، ارز و کالاهای اساسی چه بوده است!؟
از اینروست که کنارهگیری رئیسجمهوری، وضعیت ایدهآل مدعیان اصلاحات برای بازسازی چهره خود در افکار عمومی است چه آنکه استعفا یا استیضاح روحانی یکی از بهترین چارهجوییهای آنان برای مظلومنمایی و القای وجود «دستهای پنهان»، «دولت پنهان» و این گزاره که «نگذاشتند کار کنیم» است.
اما به راستی شخص رییس جمهور چقدر در بوجود آمدن شرایط نابسامان فعلی کشور نقش دارد؟ به نظر می رسد وضعیت اقتصادی کشور، به طور سیستماتیک، گسترده و جدی دچار ایراد است، نمی توان گفت که قوانین و مقررات مصوب مجلس هم مشکلی ندارند و هر اشکالی هست در اجراست. اما صحبت این است که مردم، در دولت اهتمام و اراده ای را برای حل مشکلات خود نمی بینند و اینطور حس می شود که مسئولین از وضعیت موجود کمال رضایت را دارند!
امروز بر خلاف عموم مردم، برخی از مسئولین کشور زندگی راحت و بی دغدغه ای دارند. دست کم از مشکلات کمرشکن طبقات ضعیف جامعه در میان آنان خبری نیست. فرزندانشان طعم بیکاری را نمی چشند یا اگر هم فرزند بیکار داشته باشند غم نان و مسکن ندارند. از آنها که سرمایه های صد یا هزار میلیاردی دارند هم هیچ نمی گوییم. فکر و رفتار مسئولین اشرافی با تراز اندیشه انقلاب اسلامی تفاوت دارد، که آن هم در گرو آگاهی مردم در انتخاب آنها و بازگشت به معیار های معقول گفتمان اصیل انقلاب اسلامی است. این از جمله واقعیتهایی است که البته معمولا در کلام رییس جمهور محترم به آن اشاره ای نمی شود!
واقعیت دیگری که معمولا در مواضع آقای روحانی نادیده گرفته می شود مربوط به عرصه جهانی است. واقعیت این است که آقای روحانی و تیم سیاست خارجی شان علی رغم تلاش های زیادی که برای برقراری نوعی تفاهم و توافق با غربیها انجام دادند نتیجه ای نگرفتند و این واقعیت، خود بر واقعیت مهم دیگری متکی است؛ آن هم نگاه و تفکر به شدت خوشبینانه دولت و شخص رییس جمهور به هم تایان غربی(اروپا و آمریکا) است.
در ماجرای بدعهدی آمریکا و خروجش از برجام بار دیگر ثابت شد که راه حل مشکلات اقتصادی، اعتماد به بیگانگان نیست، بلکه باید بر توان داخلی تکیه و اقتصاد کشور را مقاوم سازی کرد.
در شرایط کنونی راه برون رفت از مشکلات کشور را می توان اعتماد به ظرفیت جوانان دانست، در سال های پس از انقلاب اسلامی و به طور مشخص در ۸ سال دفاع مقدس به تکیه بر همین ظرفیت موفقیت های چشم گیری حاصل شد. شاید هنوز هم دیر نشده باشد! اگر به جای اتکا به غرب و انتظار از آنها، به جوانان این کشور بها داده شود، کلید دولت تدبیر و امید شاید دوباره در قفل بچرخد و مشکلات حل شود.
سجاد حسینی – مهندسی مکانیک و مسئول تشکیلات و بازرسی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.